درآمد اینترنتی

به سوی درآمدی در خور و قابل توجه

درآمد اینترنتی

به سوی درآمدی در خور و قابل توجه

هیچ چیز غیرممکن نیست

 

 

هیچ چیز غیرممکن نیست

 

در هفتة قبل ( اکتبر 2007 میلادی ) جایزه 100 میلیون کرون سوئدی نوبل پزشکی به یک تیم سه نفره پزشکی به خاطر تحقیقات آنها در ایجاد اصلاحات ژنتیکی از طریق سلولهای جنینی در موش های آزمایشگاهی اعطا شد یکی از این سه نفر داستان زندگی جالب ، شنیدنی و آموزنده ای دارد . دکتر ماریو کاپچی ایتالیائی تبار در سال 1937 میلادی در ورونا به دنیا آمد و در حال حاضر 70 سال سن دارد او معتقد است با کار مداوم و پیمودن راه علم می توان راهی برای پایان بخشیدن به تمام سختی ها پیدا کرد . با شنیدن داستان کودکی او به واقعیت این مطلب پی خواهیم برد .

بعد از شروع جنگ جهانی دوم ، گشتاپو مادرش را به خاطر مخالفت با استبداد دستگیر و به اردوگاه زندانیان سیاسی در داخائو فرستاد در آن زمان تنها 5/3 سال داشت .

وی حدود یکسال تحت سرپرستی یک خانواده کشاورز در ایتالیا بود اما با تمام شدن پولهایی که مادرش به آن خانواده داده بود در خیابانها رها شد این روند تا 9 سالگی ماریو ادامه داشت .

ماریو در مصاحبه دانشگاه یوتا در سال 1997 جزئیات دلخراش و تلخ بیشتری از زندگی خود را بیان کرده است . ماریو می گوید : گاهی در خیابانها زندگی می کردم ، گاهی به دسته های سایر کودکان بی خانمان می پیوستم و گاهی در یتیم خانه بسر می بردم اما بیشتر وقت ها گرسنه بودم .

ـ بالاخره ماریو به علت سوء تغذیه در بیمارستان بستری شد و در این زمان که جنگ جهانی دوم تمام شده بود و مادر ماریو نیز از زندان آزاد شده بود پس از یکسال جستجو سرانجام توانست ماریو را در بیمارستان پیدا کند . ( 6 اکتبر 1946 )

ـ مادر و فرزند هر دو راهی آمریکا شدند . ماریو می گوید : خیلی خوش شانس بودم که دایی ام در آمریکا زندگی می کرد و او یک فیزیکدان عالی بود . این موقعیت ، من را به سوی علم کشاند ابتدا آموختن فیزیک را آغاز کردم و بعدها به زیست شناسی روی آوردم .

نتیجه اینکه :

            اولاً هیچگاه نباید ناامید شد . ماریو در بهترین سال های طلائی زندگی خود ، در بدترین شرایط زندگی کرده و کارتن خوابی ، گرسنگی ، یتیم خانه و همنشینی با کودکان خیابانی و خیلی مسائل جانبی دیگر را دیده و لمس کرده است اما ناامید نشده است . چون خود می گوید : وقتی مادرم مرا پیدا کرد موضوع مثل یک معجزه بود ، ثانیاً بهرحال این امکان وجود دارد که روزنه ای برای رهایی از وضعیت اسفبار و ناخوشایند موجود ، ایجاد و همه چیز از این رو به آن رو شود و ورق برگردد و در همیشه روی یک پاشنه نچرخد . این وضعیت ایجاد شده برای ماریو برای هرکس دیگری نیز ممکن است اتفاق بیفتد بالاخص اینکه با آموزه های دینی و مذهبی قوی همراه و همسو شود .

سوم اینکه هیچ چیز غیرممکن نیست . چه کسی فکر می کرد ماریو کودک خیابان گرد روزی برنده جایزه نوبل پزشکی می شود . چه کسی فکر می کرد این کودک کارتن خواب ، روزی در مبلغ 100 میلیون کرون سوئد سهیم خواهد شد و نه تنها جایزه مذکور بلکه سایر موفقیت های علمی وی آیا قابل پیش بینی بود .

چهارمین نکته اینکه از فرصت ها و موقعیت ها به خوبی استفاده کنیم . ماریو حدود 11 سال داشته است که تازه با مدرسه آشنا می شود و به گفته خودش حتی یک کلمه انگلیسی هم نمی دانسته در این حالت با دایی خود مواجه می شود که درعصر خود ، عالمی بوده و می تواند از این موقعیت راه علم را انتخاب کند .

و پنجمین و آخرین نکته اینکه سختی ها و مشقت ها در سازندگی و بالندگی انسان نقش دارد .
بی تفاوت از این سختی ها عبور نکنیم زمین و زمان را لعن نکنیم . ماریو که الان در سن 70 سالکی استاد برجسته زیست شناسی و ژنتیک انسانی در دانشگاه یوتا می باشد . معتقد است زندگی خیابانی به سرسختی او به عنوان یک دانشمند کمک کرده است . والسلام

 

ساعد امین جعفری

 

7/8/م/2

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد